راههای مبارزه با آسیبهای قدرت حاکمان
1-گم نکردن هدف:
اگر هدف از دستیابی به مقام کارگزاری و حکومت، خدمتگزاری به خلق باشد، کارگزار، هدف مقدس و الهی را برگزیده است; زیرا امام صادق علیه السلام فرمودند: «من مشی فی حاجة اخیه المؤمن کتب الله عزو جل له عشر حسنات و رفع له عشر درجات و حط عنه عشر سیئات و اعطاه عشر شفاعات (1) ; کسی که برای برطرف کردن نیاز برادر مؤمن خود گام بردارد، خدای سبحان برای او ده حسنه مینویسد و مقام او را ده درجه بالا میبرد و از ده گناه او میگذرد و شفاعت ده نفر را از او میپذیرد .»
با این رویکرد، کارگزار یا همان خدمتگزار اسلامی باید بکوشد همواره این هدف مقدس را به یاد داشته باشد و از مسیر آن خارج نشود .
2- پرهیز از اقدام نامشروع:
در صورتی که طالبان مقام کارگزاری، با تفکری مکتبی و برای خدمتبه خلق خدا حرکت کنند، هرگز در مسیر دستیابی به آن مقام، از ابزارهای نامشروع استفاده نخواهند کرد; زیرا رقابتها نیز برای هدفی غیرنفسانی خواهد بود . آنگونه که رهبر عظیم الشان انقلاب میفرماید: «آن رقابتی که در میان مردم مقبولیت و مشروعیت دارد، رقابت در خدمتبه مردم است و رقابتهای سیاسی همراه با جنجال و دعوا و ب- فداکردن خود برای خدمت:
مردان مکتبی هر آنچه را دارند فدای مکتب خود میکنند و چون خدمت رسانی به مردم و مسلمانان از آموزههای مکتب آنان است، دلیلی بر فدا نکردن آبرو، حیثیت، عمر، جان و ... خود در راه آن نخواهند داشت . خواهر زاده شهید رجایی میگوید: «روزی که آقای رجایی میخواست از مجلس رای اعتماد بگیرد، گفتم: در این اوضاع و احوال کارشکنیهای بنیصدر و ... صلاح نیست عنوان نخست وزیری را بپذیرید; چون تمام مشکلات را به گردن دولتشما میاندازند و حیثیت و وجهه انقلابی شما را خراب میکنند . او گفت: ما باید خودمان را فدای انقلاب کنیم و من این را یک تکلیف میدانم و اصلا برایم مقام و مسئولیت مطرح نیست رای کسب قدرت پذیرفتنی نیست و ارزشی ندارد »
3- پرهیز ار درنده خویی و چپاولگری:
موقعیتهای خدمت، برای افراد زیادی، سفرههای نعمت است و آنان در مدت کوتاه خدمت، تدارک هفت نسل خود را میبینند; اما رجایی به عنوان کارگزاری مکتبی گوش به توصیه علوی دارد که میفرماید: «و اشعر قلبک بالرحمة للرعیة و المحبة لهم و اللطف بهم و لاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم ; [ای مالک] قلب خود را از رحمت و محبت و لطف به مردم پر ساز . مبادا نسبتبه آنان چون حیوان شکاری باشی که خوردنشان را غنیمتشماری .»
و این گونه است که مرز بین کارگزاران مکتبی با کارگزاران گرگ صفت و طعمه جو به روشنی مشخص میشود .
رجایی هم در قید و بند دنیا نبود و در طول خدمت هرگز به طعمهای اضافی چشم ندوخت . او حقوق یک معلم را در زمان نخست وزیری میگرفت و حقوق وزراء از او بیشتر بود . یکبار که چریکهای فدائیان خلق حکم حقوقی او را که نخست وزیر شده بود، چاپ و ادعا کردند آقای رجایی از دو جا حقوق میگیرد، رجایی پاسخ داد: «من همیشه یک جا حقوق گرفتهام و آن حقوق معلمی من است »
علاوه بر این از اولین مصوبات دولت او این بود که وزرا باید در بدترین اطاقهای مجموعه وزارتی مستقر بشوند . خودش اطاق کوچک منشیها را به عنوان اطاق کار انتخاب کرد . در اتاق او حتی یک مبل دیده نمیشد; چند صندلی و یک میز را در آنجا قرار داده بودند . اینها همه برای آن بود که مثل سابق بهترین اطاقها در اختیار وزرا نباشد که تدریجا خلقیات آنها تغییر کند و اسیر پست و مقام شوند . آخرین مصوبه او هم این بود که حقوق هر وزیر برابر متوسط حقوق کارمندان دولت در آن زمان یعنی حدود 7 هزار تومان باشد .
4- پرهیز از مناقشات فرصتسوز:
فرصتها برای خدمتگزار، لحظات سبز خدمت اند و بس و از دست دادن هر لحظه، به معنای سلب امکان خدمت و به تبع آن کاسته شدن از ارزش الهی موقعیت و شان کارگزاری است . برای همین، خدمتگزار مکتبی به لحظهها احترام میگذارد و آن را با مناقشات سیاسی و ... نمیسوزاند .
5- دفاع از ارزش.
6- دفاع از بیت المال ها
به یاد آوریم این سخن امام علی علیه السلام به مالک اشتر را که فرمود: «و ابعث العیون من اهل الصدق والوفاء علیهم فان تعاهدک فی السر لامورهم حدوة لهم (16) ; مامورانی صادق و وفادار [برای نظارت بر عملکرد کارمندان خود] بگمار، زیرا بازرسی مداوم و پنهانی از آنها سبب میشود کارمندانت [به امانتداری و مدارا با مردم] ترغیب شوند .»